ملورينملورين، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 19 روز سن داره

عشق من و بابا

خيلي ها براي ديدنت آمدند

ساعت 13:56 روز 20 ارديبهشت به دنيا آمدي و خيلي ها براي ديدنت آمدند ، از صبح كه عمه منير ، آقاجان ، مادرجون و پدرت بودند اما وقتي كه من رفتم توي اتاق عمل ، عمو جلال ، زن عمو فاطي ،عمو حسين ، زن عمو هما،زن عمو مريم ، عمه اشرف كه خيلي هم برات زحمت كشيد ، تهمينه ، عاطفه و مهدي ،زن دايي شهناز ،تينا و آخر شب هم دايي حسين آمدند براي ديدنت ، همه از اينكه خدا يه فرشته كوچولوي قشنگ برامون فرستاده بود خوشحال بودند ، دايي حسن ، احسان ، مليكا،زن دايي فاطي و علي و هستي ،عمه فاطمه و.. تلفني صحبت كردند .اينم 2 تا عكس كه با هم توي حياط بيمارستان گرفتند . ...
21 شهريور 1390

تولدت مبارك

بالاخره روز 20 ارديبهشت سال 90 فرا رسيد و ما بي صبرانه براي در آغوش گرفتنت لحظه شماري مي‌كرديم ، قرار بود ساعت 8 صبح به دنيا بياي كه بنا به دلايلي تا ساعت 13 طول كشيد و چه زيبا بود اين انتظار ديدنت و چه شور انگيز لحظه رسيدنت ؛ مسافر كوچك ما، فرشته كوچك خدا تولدت مبارك - بدون تا وقتي كه نفسي مي آيد و مي رود تنهايت نمي گذاريم و با تمام وجود دوستت داريم.  چند تا از اولين عكس‌‌هات رو برات گذاشتم ، همچنين عكس خانم دكتر شاه حسيني رو هم گذاشتم تا بدوني چه كسي به تو و مامانت براي حضورت تو اين دنيا كمك كرد .       ...
21 شهريور 1390

اول ارديبهشت سال نود

از تاريخ 1/02/90 تا 20/2/90 كه قرار بود شما به دنيا بياين من بايد تو خونه استراحت مي كردم ، خيلي دلم توي خونه مي گرفت ، خيلي دلم براي همكارام تنگ شده بود ولي مثل اينكه اونها اينطوري نبودن چون من همش منتظر تماس اونها بودم ولي هيچ كدوم بجز مريم مهدي نژاد و سارا بختياري زنگ نمي زدند . دلم ميخواست برم بيرون ، بيچاره بابات خيلي سعي كرد كه تو اين چند روز منو هر شب ببره بيرون ، هر روز يه غذاي خاص رو بيرون مي خورديم ، من هم خيلي سنگين شده بودم و خوب نمي تونستم بخوابم ، به هر حال يه جورايي دلم خيلي گرفته بود ، يه شب هم براي پدرت وصيت كردم و تا ساعت 3 نيمه شب گريه مي كردم چون فكر مي كردم شايد نتونم تو رو ببينم . بدون كه خيلي دوست دارم &nbs...
16 شهريور 1390

16/06/90

سلام بعد از چند ماه من بالاخره به سر كار برگشتم و تصميم گرفتم در ساعاتي كه كاري براي انجام ندارم از اتفاقاتي برات بنويسم كه تو اين چند ماه افتاده بود و من امكان نوشتن اونها رو نداشتم . دختر قشنگم دوستت دارم
16 شهريور 1390
1